ببخشم
عزیزم من دیشب باعث شدم اذیت بشی من نمیتونم درد و ناراحتی تورو تحمل کنم
معذرت میخوام که من بدم میخوام همیشه خنده رو لبای قشنگت باشه
من روانی هستم تو که اینو بهتر از همه میدونی خوشگلم
دوست دارم تا همیشه
دستتو میبوسم عزیزم.
آرش
عزیزم من دیشب باعث شدم اذیت بشی من نمیتونم درد و ناراحتی تورو تحمل کنم
معذرت میخوام که من بدم میخوام همیشه خنده رو لبای قشنگت باشه
من روانی هستم تو که اینو بهتر از همه میدونی خوشگلم
دوست دارم تا همیشه
دستتو میبوسم عزیزم.
آرش
بگو ای مرد من ای از تبار هر چه عاشق
بگو ای در تو جاری خون روشن شقایق
بگو ای سوخته،ای بی رمق،ای کوه خسته
بگو ای با تو داغ عاشقای دل شکسته
بگو با من بگو از درد و داغت
بذار مرحم بذارم روی زخمات
بذار بارون اشک من بشوره
غبار غصه ها رو از سراپات
بذار سر روی شونم گریه سر کن
از اون شب گریه های تلخ هق هق
بذار باور کنم یه تکیه گاهم
برای غربت یه مرد عاشق
رها از خستگی های همیشه باورم کن
بذار تا خالی سینم برات آغوش باشه
برهنه از لباس غصه های دور و دیرین
بذار تا بوسه های من برات تن پوش باشه
تو با شعر اومدی عاشق تر از عشق
چراغی با تو بود از جنس خورشید
کدوم طوفان چراغ رو زد روی سنگ
کتاب شعر رو از دست تو دزدید
بگو ای مرد من ای مرد عاشق
کدوم چله از این کوچه گذر کرد
هنوز باغچه برامون گل نداده
کدوم پاییز زمستون رو خبر کرد
یک نصیحت: مواظب خودت باش!
یک خواهش: اصلاً عوض نشو!
یک آرزو: فراموشم نکن!
یک دروغ: تورو دوست ندارم!
یک حقیقت: دلم برات تنگ شده
اگه گفتی امروز چه روزیه ؟
بگو دیگه !
زیاد فکر نکن ! امروز همون روزیه که دلم برات تنگ شده !
نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر
فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی
دلم لک زده...!!!
برای یک عاشقانه ی آرام...!!!
که بشینم روی پاهات...!!!
بگذاری گله کنم...!!!
از همه این کابوسهایی
که چشم تورا دور دیده اند...!!!
دلتنگی را بهانه کنم
سرم را پنهان کنم
در گودی گلویت...!!!
تمام ریه ام را پر کنم
از عطر مردانه ات...!!!
اونــی کـه واقـعـا دوسـِت داشـتـه بـاشـه ..
شـایـد اذیـتـت کـنـه..
ولـی هـیـچ وقــت عـذابـت نـمـیـده..
شـایـد چـنـد روزی هـم حـالـتـو نـپـرسـه ..
ولـی هـمـه حـواسـش پـیـشِ تــوئـه..
شـایـد بـاهـات قــهـر کـنـه ..
ولـی هـیـچ وقـت راحــت ازت دل نـمـی کـــَنــــــــــه !!
هزار نفر در حسرتِ من
و
من در حسرتِ تو
و
چقدر
همه تنهاییم
به هرکس می گویم "تــــــــو"
به خودش میگیرد. . .
اما نمی داند که
هیچ کس برای من
"تـــــــو"
نمی شود. . . . !
من که جز آرامش چیزی را از تو نخواسته ام ، اما تو عادت کرده ای اشکم را در بیاوری ، عادت کرده ای به شکستن قلبم ، عادت کرده ای که عذاب دهی مرا و آزار دهی این دل عاشق مرا …